خلاصه داستان: @_@ هعی وایییی من !!!!! ایشالله که نجاتش میده نگران نباشید ;-) و عکسای باحال کتابش:
نظرات شما عزیزان:
دارن شان زماني مثل همه پسر هاي هم سن خودش زندگي ميكرد. اما او براي نجات دوستش از مرگ قبول كرده است كه زندگيش را به دست شبحي خون خوار(ر ) بسپارد...دارن همراه شبح به سيرك عجايب ميرود و ستيار او ميشود بازيگر ها و كاركنان عجيب اين سيرك اورا در جمع خودشان ميپذيرند.اما...مرد گرگي يكي از وحشتناك ترين موجودات روي زمين از قفس آزاد ميشود و دارن و دوستش را تعقيب ميكند...
آيا دارن اين بار هم ميتواند جان دوستش را نجات دهد؟؟؟؟؟
Evelyn |